loading...
عاشقانه
ابوالفضل رضایی بازدید : 10 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)

 

مهربونم،

         نازنینم، بهترینم.

                    عشقم، امیدم، جونم.

                                        با توام ، با تو، دنیای من.

میخوام لحظه هام رو با تو بگذرونم. تمام لحظه های که حالا دارم و نمی دونم چند سال، چند ماه، چند هفته، یا چندروز دیگه میتونم و فرصت دارم با تو باشم یا نه؟!

ارزش این لحظه ها رو با هیچ چیز دیگه نمیتونم برابر بدونم.

میخوام تو تمام لحظه هایی که میتونیم داشته باشیم،با تو باشم.

 کنارت،

         همراهت،

                          هم قدم

                            و هم نفس با نفس کشیدنت.

میخوام تا میتونم صدای قلب مهربونت رو بشنوم. تا میتونم نفسهات رو بشنوم و حفظ کنم.

میخوام ضربان قلبت رو بشمارم تا وقتی نیستی، از حفظ بشمارم و ثانیه هام رو با تو تنظیم کنم.

کنارم بمون، تا زنده بمونم. با من باش، تا دووم بیارم.

مراقب چشمات باش، تا امیدوار بمونم. مراقب قلبت باش، تا زنده بمونم. مراقبم باش، تا کنارت بمونم.

گفتم، هزار بار دیگه هم میگم:

دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم مهتابم . . . تا هر زمان که زنده باشم.

ابوالفضل رضایی بازدید : 7 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)

 

"پنجره خیال "

تا خانه چشمانت راهی نیست ، وقتی که نگاهت را از من دریغ میکنی ... چه بگویم

وقتی که نه تنها چشم هایت را ، بلکه دریچه قلبت را برویم بسته ای ...

اما...

بدان همیشه پشت پنجره "خیالم" برای چشمهایت چون چلچراغی میدرخشد...

بگذار در وجود تو گم شوم و تودر جستجوی من آهسته مرا بخوانی...

و مرا در قلبت پیدا کنی!!!

 

 

ابوالفضل رضایی بازدید : 6 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)

سلام مهربونم ،میدونم بنده خوبی نیستم،میدونم تنهام نذاشتی

میدونم با وجود گناهایی که داشتم همیشه مراقبم بودی

خدا جونم باز هم تنهام نذار،کنارم باش

الان بیشتر از قبل ازت انتظار دارم،چون به غیر از خودم

باید مراقب یکی دیگه هم باشی که ازم دوره ولی دلم باهاشه

جونم به جونش بنده،بیشتر از خودم یا هر چیز و هر کس دیگه ای دوسش دارم

یکی که به خاطر من غرورشو شکست و کاریو انجام داد

که دوست نداشت،خدا جونم اگه اون طوریش بشه من نمیتونم زنده بمونم

حالا حکمت کاراتو میفهمم کسی که مال من بود و عاشقم

برام فرستادی،قول میدم لیاقتشو داشته باشم

عشقم دوست دارم

خدا جون عاشقتم

ابوالفضل رضایی بازدید : 10 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)

گاهی وقتا توی رابطه ها
نیازی نیست طرفت بهت بگه :
برو !
همین که روزها بگذره و یادی ازت نگیره
همین که نپرسه چجوری روزا رو به شب میرسونی
همین که کار و زندگی رو بهونه میکنه...

همین که دیگه لا به لای حرفاش دوستت دارم نباشه
و همین که حضور دیگران توی زندگیش
پر رنگ تر از بودن تو باشه
هزار بار سنگین تر از
کلمه ی برو واست معنا پیدا میکنه
پس برو
قبل از اینکه ویرون تر از اینی که هستی بشی...

پس منم میرم ...
ابوالفضل رضایی بازدید : 8 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)

ﭘﺮﻭﺭﺩﮔـــــــــــﺎﺭﺍ ﻧﺴﻞ ﻫﺮ ﭼﯽﺧــــــــــﺮ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﻣﻨﻘﺮﺽ ﮐﻦ


 

ﺑﻠﮑـــــــــﻪ ﺑﻌﻀـــﯿﺎ ﺍﻟﮕــــــــــﻮﯼ ﺑﻬﺘﺮﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻦ ...

 

 

 


 

 

 

 

گاهی پای کسی میمانی


 

که نه دیدی اش .... نه میشناسی اش


 

فقط حسش کرده ای .... تجمسمش کرده ای


 

پشت هاله ای از نوشته های مجازی روی پیج مجازی اش


 

که هر روز میخوانی و در جوابش میگویی


 

لایک ...

 

 

 


 

 

 

 

یه دختره تو کلاسمون بود


 

بخاطر اون چهل نفر هر هفته بدون غیبت میومدن سر کلاس


 

یادش بخیر ...

 

 

 


 

 

 

 

بعضیا هستن میخوان باعث تنوع شن


 

ولی زیاد وارد نیستن باعث تهوع میشن...

 

 

 




 

 

 

 

بعضی ها مثل لامپ مهتابی سوخته میمونن


 

میان 2 کامنت میزارن ، پت پت میکنن


 

هی صداشون میکنی ازشون خبری نیست ...

 

 

 


 

 

 

 

فقط تو عشق اول آدم ناشیه


 

واسه عشق های بعدی دیگه لاشیه ...

 

 

 


 

 

 

 

بعضی وقتـــا مشکل از خود ماست


 

واسه کسی که یه قدم واسمون برمیداره


 

دو کیلومتـر پیــــاده میریم ...

 

 

 


 

 

 

 

 

 

واسه رسیدن به ما باید دست و پا بزنی


 

زنگ و اس ام اس که همه میزنن


 

بــــــــــهــــــــــــــله   ^_^

 

 

 


 

 

 

 

وقتی یکی بهت میگه تو دیگه عوض شدی ینی اینکه تو دیگه مثه سابق


 

مطابق میل من رفتار نمیکنی


 

عامیانش میشه : تو دیگه خر خوبی نیستی ...

 


 

 

 

 

با اونایی که دوست دارین وارد رقابت نشین ، ببازین و ببیرین ، باختین ...

 

 

 


 

 

 

 

بعضیا رو هرچی ضایع کنی فایده نداره . . .


 

پوستشون مثه پـــالـــونِ خــَـَــــر کــُـلـُــفـتـه . . .

 


 

 

 

 

بُزی که ما به دهنش "شیرین" نیومدیم


 

همون بهتر که از " گُشنگی" بمیره


 

والا ، مردشورشُ ببرن  ...

 

 

 


 

 


 

خدا جون ! آدم خلق کردی یا تخم مرغ ؟ چرا همه تو زرد از آب در میان ؟

 

 

 


 

ابوالفضل رضایی بازدید : 8 دوشنبه 01 مهر 1392 نظرات (0)

 

 

موهام تراشیده شدن...ازم خجالت نکشی...

دارم میام ببینمت با این لباس ارتشی...

 

روزای سختمون گذشت،۲ساله این روزو میخوام...

تو تک تکه ثانیه هام بوی تو میده لحظه هام..

 

چقد شلوغه کوچتون...اون کیه میخنده باهات؟؟!!!۱

چرا اسمتو میگه؟چه نسبتی داره باهات؟؟

 

اون کیه دست دادی باهاش؟حرف منو بهش نزن...

چقد عوض شدی گلم....راستی چقد میاین به هم..... 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 25
  • بازدید کلی : 140